0 ريال 0

کتاب پاس طرحی است برای تشویق دانشجویان به خرید کتاب

 

کتاب پاس طرحی است برای تشویق دانشجویان به خرید کتاب.

بیمیلی دانشجویان به تحقیق و پژوهش و علاقمندی‎شان به تهیه جزوه و عادت استادان به تهیه کتاب ها و منابع قدیمی از تهدیدات نشر دانشگاهی است.

اجازه بدهید گفتوگو را با این سوال آغاز کنیم که اساس رکود موجود درحوزه کتاب و نشر کتاب را در چه میبینید؟

جدیترین عامل رکود کتاب در ایران این است که از لحاظ فرهنگی مردمی کتابخوان نیستیم. فرهنگی شفاهی داریم و عادت کردهایم پای منبر و رادیو بنشینیم واز افواه بشنویم. بر همین مبنا هم هست که بازار شایعات در کشور ما بسیار رایج است؛ چرا که شایعه دهان به دهان میچرخد و گسترش مییابد. عادت نکردهایم تحقیق کنیم و مطالب را با مستندات آن بیابیم.

در بستر دانشگاه چطور؟

در دانشگاه هم همینطور است. دانشجوی ما عادت نکرده تحقیق و پژوهش انجام دهد. استاد جزوه میدهد و یا کتاب خاصی را مشخص می کند و به مثابه دوران مدرسه، دانشجویان مبتنی بر همین جزوات و یا کتاب امتحان میدهند و نمره و مدرک میگیرند. حال آنکه این روش در بسیاری از کشورها منسوخ شده است. به دانشجو پروژه می‏دهند و وی در این خصوص تحقیق میکند و در همین تحقیق و پژوهش، هم کتابخوانی و تعمق در دانش گسترش مییابد و هم زمینههای رشد علمی در جامعه رخ میدهد.

استادان دانشگاه چطور؟ نقش استادان در رکود و یا رونق کتاب دانشگاهی چگونه است؟

ما ناشر دانشگاهی هستیم؛ گاهی با انگیزه ارائه علوم نوینتر، منبعی جدید را ترجمه و نشر میدهیم. اما بخش عمدهای از تلاش ما برای جا افتادن این منابع جدید دردانشگاه، با جبههگیری برخی از استادان دانشگاه مواجه می شود. کتابی چهل سال قبل تالیف شده و کتاب جدید مثلا دوسال قبل تالیف شده، اما در روند جایگزین کتاب جدید به متن تدریسی خود عادت کردهاند و شاید وقت ندارند و یا انگیزه برای به روز کردن معلومات خود ندارند و این از جمله مشکلات در عرصه کتاب های دانشگاهی است. به هر تقدیر به نظر میرسد بخشی از استادان و دانشجویان به جزوهنویسی و استفاده از جزوه و متون قدیم و ماندن در همان شرایط گذشته عادت کردهاند.

در حوزه کتاب دانشگاهی، چقدر با موضوع انتشار کپی غیرقانونی کتاب ها مواجه هستید؟

تقریبا در عرصه کتاب های دانشگاهی، اغلب کتاب هایی که با فروش بالا مواجه میشوند، گرفتار کپی غیرمجاز میگردند.

راهکارهایی برای مقابله با کپی غیرمجاز کتاب پیشبینی شده است؟

بله. اخیرا با همکاری هیات مدیره اتحادیه ناشران و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این پیگیریها به این نتیجه رسیده که شعبهای از شعبات دادسرا، به امر قاچاق کتاب اختصاص یابد. البته این موضوع مشروط به این است که ناشران به صورت مستند بتوانند شواهد قاچاق و کپی غیرمجاز آثار خود را ارائه دهند و بر مبنای این استناد، اتحادیه وکیلی را به خدمت        می گیرد تا پیگیر موضوع کپی غیرمجاز شود.

ارائه این مستندات آیا برای ناشر قابل انجام هست؟

بالاخره این راهکار باید اتفاق افتد، البته گاهی در شهرستان است و هزینه بر است وباید ناشر به شهرستان برود و فاکتور بگیرد و مواردی از این دست و خوب با مشکلاتی مواجه است.

به نظر میرسد اگر راهکاری تعبیه شود که از طرف حاکمیت و یا اتحادیه و همکاران شما، این اتفاق بتواند به صورت ارزانتر و اجراییتر محقق شود بخش عمدهای از مشکلات جامعه نشر حل میشود...

ما در بسیاری از اتفاقات سعی میکنیم مشکلات یک حوزه را تنها با عوامل داخلی آن حوزه حل کنیم و به عوامل و شرایط بیرونی آن حوزه توجه نمیکنیم واین امکانپذیر نیست که بدون در نظر گرفتن همه جوانب، مشکل موضوعی حل شود.هیچ مشکلی بدون درنظر گرفتن تمام عوامل تاثیرگذار بر آن حل نمیشود. به طور مثال فرض کنید میخواهید مشکلات حوزه تولید در اقتصاد کشور را حل کنید؛ خوب مشکل تولید برمیگردد به مساله قاچاق و قاچاق نیز خود به عواملی دیگر از جمله سوء مدیریت و تحریم و ... و همه این ها به یکدیگر مرتبط هستند.

پس بالاخره برای رفع مشکل کپی غیرمجاز و قاچاق در عرصه نشر چه باید کرد؟

اگر میخواهیم کپی غبرمجاز و قاچاق کتاب پایان یابد باید به موضوع اخلاق مداری در جامعه و مدیریت بیکاری بپردازیم و تا زمانی که راهکاری برای حل مشکلات اخلاقی و معیشتی در جامعه نباشد، با دادگاه و بگیر و ببند، مشکل کتاب حل نمیشود. این راهکاری که ارشاد و اتحادیه در نظر گرفته اند، مستعجل است و مقطعی و ریشه مشکل لاینحل باقی می ماند. مشکل اصلی علاوه بر عدم رعایت موازین اخلاقی، در بیکاری است و خوب یکی از دم دستیترین راهکارهای مقابله با بیکاری همین قاچاق است. قاچاق اما گاهی در موبایل اتفاق میافتد و گاهی هم در کالایی فرهنگی همچون کتاب خود رانشان میدهد که تبعات و عواقبی بس خطرناک می تواند داشته باشد که کمترین آن ایجاد بی انگیزگی برای تولید آثار جدید است. قاچاق و کپی غیرمجاز کتاب باید ریشهای حل شود و نمیتوان توقع داشت با یک دادگاه و پیگیری عدهای این مشکل حل گردد.

آیا میشودیک ناشر دانشگاهی، فعالیت اقتصادی موفقی داشته باشد و بارکود مواجه نشود؟

خوب دانشجو همواره برای مطالعه درس دانشگاهی خود نیاز به کتاب دارد وهمین نیاز ناشر را به سمتوسوی نشر کتاب دانشگاهی میکشاند. اما اینکه تا چه میزان این اتفاق میتواند اقتصادی و سودمند باشد به عوامل متعددی ارتباط دارد.

یکی از هزینههای نشر از جمله تهیه کاغذ و هزینههای چاپ و غیره است که همواره نوسان این هزینهها، نشردانشگاهی را تهدید میکند. از سوی دیگر بیمیلی دانشجویان به تحقیق و پژوهش و علاقمندیشان به تهیه جزوه و عادت استادان به تهیه کتاب ها و منابع قدیمی ازتهدیدات دیگر نشر دانشگاهی است.

نکته دیگر این است که ناشران به نوعی پاگیر نشر هستند. بسیاری از مشاغل اگر بخواهند به کار خود پایان دهند، اجناس و کالاهای خود را با تخفیفاتی قادرخواهند بود رد کنند و به شغلی دیگر بپردازند، اما کار نشر به مانند چاه ویل میماند؛

نمیشود از آن رها شد، چون برای فروش کتاب های قدیمی ناشر ناچار به نشر کتاب جدید است و کتاب جدید با خود بدهی جدید ایجاد می‎کند و این یکی از مشکلاتی است که ناشران با آن به سختی کنار میآیند.

آیا ناشران هم سهمی در رکود صنعت نشر دارند؟

انتخاب نادرست کتاب یکی از تهدیدات این بازار است. معضل دیگری هم داریم وآن این است که بسیاری از کتاب ها حاصل ترجمه است و کتاب ها متاسفانه به درستی ترجمه و ویراستاری نمیشوند. کتابی را نمونه داشتیم که موسسهای دولتی، حدود هشت سال منتشر کرده بود و در مقطع دکترا تدریس میشد، حال آنکه بررسیهای ما نشان داد که در هنگام ویرایش مطالب دچار حذفیات و جابجاییهایی شده بود و متن قابل فهم نبود. نکته جالب اینکه در طول این سال ها، این کتاب تدریس میشده است و دانشجویان مقطع دکترا با اتکا به آن، در آزمونها هم شرکت میکردهاند و فاجعه این است که دراین مدت نیز کسی به این آشفتگی متن و گسیختگی مفهوم اعتراضی نیز نداشته است.

یکی از اشکالاتی که در خصوص رکود وضعیت کتاب و نشر در کشور مطرح میشود، گرانی کتاب در ایران است، این در حالی است که مقایسه بین قیمت کتاب ها در برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی با سرانه درآمد آنها حاکی از آن است که درمقایسه، قیمت کتاب در ایران نه تنها گران نیست، بلکه ارزان نیز میباشد. با این وجود علت بیشتر بودن سرانه مطالعه در خارج از کشور چیست؟

در زندگی برخی نیازمندیها با ارجحیت مواجه است و همین ارجحیت موجب میشود که هزینه آن را حتی در صورت گرانی قیمتش، پذیرفت. برای ما کتاب هیچگونه ارجحیتی نداشته و جزء آخرین کالاهای سبد خانوار است؛ در حالی که برای بسیاری ازکشورهای پیشرفته، کتاب در اولویت هزینههای خانواده است.

برای آنها کتاب گران دراولویت است و برای ما کتاب ارزان در اولویت نیست .شاید یکی از دلایلی که کتابهای منتشره ما خوب ویراستاری نمیشوند و یا محتوای مناسبی ندارند و یا از ترجمه خوبی بهره نمیبرند، همین موضوع تلاش برای ارزان عرضه نمودن کتاب در داخل کشور باشد و پرهیز از اینکه تحمیل این هزینهها موجب افزایش و گرانتر شدن قیمت پشت جلد کتاب میشود.

اگر ناشری در کشور هزینههای بیشتری برای کتاب متقبل شود و در کلیه مراحل در پرداخت هزینه لازم برای تولید کتابی خوب و حرف های کوتاهی نکند، آیا دربازار فروش موفق خواهد شد؟

برخی مسائل در داخل کشور ما وجود دارد که شرایط بازار کتاب را متشنج کرده است؛ از جمله عدم رعایت حق کپیرایت. به علاوه در خارج از کشور کیفیت نیز مد نظر است. ناشر هزینههای زیادی برای تولید اصولی کتاب متقبل میشود، اما پس از آمادهسازی کتاب و ثبت حق کپیرایت آن، دیگر کسی قادر نخواهد بود اثر او را چاپ کند و سوءاستفاده کند.

در کشور ما هم اگر این قانون وجود داشت که اگر ناشری کتابی را با شرایط کیفی مناسبی تولید کند، ناشران دیگر حق نداشتند به سوی این اثر و نشر آن بروند، این موضوع محقق میشد، اما چون در جامعه ما حق کپیرایت رسمیت ندارد، گاهی دیده میشود که یک کتاب وقتی خوب استقبال میشود، ناشران زیادی آن کتاب را ترجمه و منتشر میکنند. دراین اتفاق، اغلب کاهش قیمت و زیاد کردن تخفیف است که موجب برنده شدن در رقابت ناشران میشود و خوب ناگفته پیداست که در این شرایط بها به کیفیت کتاب داده نمیشود و همین امر موجب افت کیفیت کتاب میشود.

طرحهایی در خارج از کشور و توسط برخی ناشران بزرگ دنیا انجام شده و مبتنی بر آن مخاطب با روشها و مزیتهایی که برایش ایجاد میشود برای خرید کتاب ترغیب میشود. در داخل کشور هم اخیرا «طرح کتاب پلاس » با همین باور برای ترغیب و ایجاد انگیزه بیشتر مخاطب برای میل به خرید کتاب در حال انجام است. شما فکر میکنید این طرح به چه میزان قادر به رونق بازار کتاب خواهد بود؟

عوامل اصلی برای جا افتادن این طرح نیز مباحثی است که پیشتر هم اشاره شد؛ جامعه ما باید کتابخوان باشد، اگر کتاب و کتابخوانی برای جامعهای اولویت داشته باشد، چنین طرح ها و اقداماتی کمک میکند، اما فکر نمیکنم چنین طرحهایی دراولویت بخشی کتابخوانی به جامعه اثر داشته باشد. طرح کتاب پلاس مشوقی است برای انگیزه دانشجو به خرید کتاب، اما این طرح به تنهایی قادر نیست دانشجو را به پژوهش وادار کند.

در سالهای اخیر، شاهد رشد و توسعه فضای سایبر و مجازی در کشور بودهایم.این فضا که اتفاقا کاربران زیادی هم دارد، در رونق و یا رکود بازار کتاب نقشی داشته است؟

در خصوص فضای مجازی باید گفت که در عین اینکه این فضا یکی از بسترهای مطالعه میباشد، یکی از آفت های مطالعه نیز میتواند باشد. در حقیقت برای کتاب وکتابخوانی، فضای مجازی تهدید و فرصت به همراه دارد. اما بررسیها حاکی از آن است که بیشتر این تهدیدهای فضای مجازی است که دامنگیر عرصه کتاب و مطالعه در کشور شده است. فضای مجازی عمق مطالعه را کاهش داده و تنها بر گستردگی سطح آن افزوده است. مطالعات فضای مجازی عمیق نیست و اشباعی صوری ایجاد میکند .فرد فکر میکند که داناتر شده، حال آنکه فقط اطلاعات بیشتر شده و دانش عمیقی ایجاد نمیکند. از سوی دیگر، ارائه کپیهای دیجیتالی غیرقانونی کتاب ها در فضای مجازی هم یکی از چالش های جدی مواجهه با فضای مجازی برای بازار کتاب است.

برای مقابله قانونی با این ارائهدهندگان  غیرمجاز  فایل های دیجیتالی کتاب ها اقداماتی در حال انجام است؟

واقعیت این است که با این موضوع اگر ریشهای برخورد نشود، فرد متخلف از این کانال به کانالی دیگر و به سایتی دیگر      می رود. در حد اینکه این سایت ها و کانال ها باپیگیری قانونی مسدود شود، اعمال میشود، اما این مشکل هم ناشی از مشکلات موجوددر کشور از جمله وجود بیکاری و رکود اقتصادی و عدم رعایت موازین اخلاقی... است، اما در درجه نخست، اگر بستری صحیح برپایه اخلاق و مدیریت اشتغال در کشور ایجاد شود، به مرور سایر مشکلات حل خواهند شد، اما اگر این بستر مهم و اساسی ایجاد نشود، مسائل و مشکلات دیگر هم به صورت اساسی حل نخواهند شد.